جدول جو
جدول جو

معنی گریبان کردی - جستجوی لغت در جدول جو

گریبان کردی(گِ نِ کُ)
نوعی از پوشش اهل ولایت و بعضی گویند جامه ای است که پیش از زمستان در فصل پائیز پوشند و چون زمستان شود کاتبی پوشند. میرزا طاهر وحید:
سردی فصل خزان خطاو معلوم نیست
حسنش اما خوش گریبان کردیی پوشیده است.
(آنندراج) (بهار عجم)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دَ / دِ شُ دَ)
قبا کردن. (آنندراج) ، مجازاً، دامن گریبان کردن. ترقی دادن. بالا بردن. عزت دادن:
هر که یکدم در ره افتادگی با ما نشست
خاکساری دامن او را گریبان میکند.
رفیع (از آنندراج).
شعر فوق را آنندراج شاهد برای معنی قبا کردن آورده است
لغت نامه دهخدا
گریبان ساختن، قبا کردن، یا دامن کسی را گریبانک. او را ترقی دادن بالا بردن: هر که یک دم در ره افتادگی با ما نشست خاکساری دامن او را گریبان میکند. (رفیع)
فرهنگ لغت هوشیار
گریانیدن: ور بخواهی و را دو بوسه زنی او بخندد ترا کند گریان. (امیر ابوالمظفر محتاج چغانی)
فرهنگ لغت هوشیار